نباشی تو بهشت تو قفسم...

من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم اما

تو مهربان‌ترین‌شان بودی

عمیق‌ترین‌شان

عزیزترین‌شان 

بعد از تو آدم‌ها 

تنها خراش‌های کوچکی بودند بر پوستم 

که هیچ‌کدام‌شان 

به‌پای تو 

به قلبم نرسیدند...

بعد از تو آدم‌ها 

تنها خراش‌های کوچکی بودند

که تو را از یادم ببرند، اما نبردند 

تو بعد از هر زخم تازه‌ای دوباره باز می‌گردی 

و هربار 

عزیزتر از پیش

هربار عمیق‌تر...

 

 

پ.ن۱: سلام سلامممم:)

  • محیا ..

زنگِ روانشناسی(۱)

 

سلاممممم علیکممممممم:D 

حالتون چطوره؟!;) 

من اومدم با زنگِ درس زندگی ;) بخونید:

 

هیچ قدم کوچکی بی‌اهمیت نیست. قدم‌های کوچکمان را بی‌ارزش نبینیم. مهم نیست به هدف برسیم یا نه، همین که در مسیرمان یک قدم هم به هدف نزدیک‌تر شویم یعنی حرکت. هیچ حرکتی بی‌ارزش نیست. اگر مدام فقط به «هدف رسیدن» را در نظر بگیریم لذتِ تلاش و شکست و حرکتِ دوباره را از دست میدهیم. 

به نظرم هدف‌ِ ما نباید رسیدن به هدف باشد، بلکه باید در مسیرِ هدف به جلو حرکت کردن باشد. 

حرکت کردن و با ارزش شمردن هر قدمِ کوچک در ما رضایتِ درونیِ طولانی ایجاد میکند چون احساس بهتری نسبت به خودمان و انسجامِ شخصیتمان و قدرت‌مان خواهیم داشت.

فقط در مسیر هدفتان حرکت کنید.

اگر باید از رابطه‌ای بیمارگونه و ازاردهنده خودتان را نجات دهید، فقط به سمتِ هدفِ بیرون آمدن از رابطه خودتان را تقویت کنید و هر روز یک قدمِ کوچک بردارید. 

 

همین قدم‌های کوچکِ هر روزه، اعتیادِ شما به رابطه‌ای بیمار را کم میکند و به شما قدرتِ درونی میدهد.

اگر میخواهید ورزش بخشی از زندگی‌تان شود، فقط هر روز یک قدمِ کوچک در راستایِ فعالیت بدنتان بردارید. به ورزشکار شدن فکر نکنید، به اینکه بتوانید هر روز فقط کمی ورزش کنید فکر کنید.

اگر میخواهید رابطه‌ای پایدار را تجربه کنید

 

فقط هر روز روی صمیمیتان با آن فرد کار کنید، تصاویرِ مجازیِ اغراق شده و فیلم‌های خوش‌رنگ هالیوودی را فراموش کنید و فقط هر روز کمی وقت بگذارید و به چشم‌های فردی که دوستش دارید نگاه کنید و کمی برای هم وقت بگذارید.

اگر میخواهید فردی مستقل باشید فقط کافی‌ست هر روز کمی بر روی توانایی‌ها و استعدادهایتان کار کنید و در مسیرِ کشف خودتان باشید. در مسیرِ کار پیدا کردن و دوره‌های تخصصی گذراندن، همین قدم‌های کوچک، آرام آرام شما را تبدیل به فردی مستقل میکند.

  • محیا ..

عصرِ پاییزی

به گمانم پاییز...
عنصرِ ناهمگونِ فصل هاست...
تصویری ست از دختری که
به اندازه ی زیبایی اش غمگین است...
که لبخند هم بزند ...
غم، چشم هایش را رها نمیکند..
اعتراض نمیکند...
قهر کردن بلد نیست...
باکسی سر جنگ ندارد...
خیلی که دلتنگ شود بغض می کند....
پاییز دختری ست آراسته وموقر...
با موهای پریشان...
لبخندی ملیح...
دختری به ظاهر خوشبخت ،به ظاهر راضی،به ظاهر...
Designed By Erfan Powered by Bayan