هیچکس حالِ منِ دیوانه را بهتر نکرد

 

 

 

هیچکس درمن جنونم را به تو باور نکرد

هیچکس حالِ منِ دیوانه را بهتر نکرد

 

من همانم که اگر مستم تویی درساغرم

من از آنی که تو درمن ساختی ویرانترم

 

  • محیا ..

عصرِ پاییزی

به گمانم پاییز...
عنصرِ ناهمگونِ فصل هاست...
تصویری ست از دختری که
به اندازه ی زیبایی اش غمگین است...
که لبخند هم بزند ...
غم، چشم هایش را رها نمیکند..
اعتراض نمیکند...
قهر کردن بلد نیست...
باکسی سر جنگ ندارد...
خیلی که دلتنگ شود بغض می کند....
پاییز دختری ست آراسته وموقر...
با موهای پریشان...
لبخندی ملیح...
دختری به ظاهر خوشبخت ،به ظاهر راضی،به ظاهر...
Designed By Erfan Powered by Bayan