سلام سلام:)
چطورید؟
هفته پیش گفتم دوست عزیزم برگردن من پست سرگرمی میذارم شیرینی برگشتشون:)
که خدارو شکر برگشتن:)
البته هرکی بخواد بی دلیل بره همینه به اصرار نگه میدارم:))مگه من میذارم الکی الکی بذاریدبرید منو تهنا بذارید:))
دقت کردید از قبل ماه محرم دیگه پست سرگرمی نذاشتم:(
طی هفته وحتی امروز هرچی غصه خوردید!حرص خوردید!خدایی نکرده ناراحتی بوده ...کافیه
ذهنتونو آزاد کنید برا چنددقه بیاید دورهمی بازی وسرگرمی:)
زندگی به اندازه کافی سخت هست ومیدونم هرکسی دغدغه های خاص خودشوداره...
خیلیامون دلایل زیادی برای غصه خوردن داریم ومیدونم حتی ممکنه خیلیا شاید گاهی خودمم ازاین دلخوشیهای الکی هم متنفر بشیم از شخص الکی خوش هم متنفر بشیم!
بعضی وقتا به خودم میگم محیا توکه خودت کلی غم داری که هیچکس نمیتونه بخندونتت چراانقدر سعی میکنی بقیه رو بخندونی؟ میدونی ممکنه یکی هم مثل تو باشه همینقدر غمگین که نمیتونه بخنده وحالش باهیچی خوب نشه وتو ،توی دیدش بااین شوخیای بچگانت یه احمق الکی خوش بی دغدغه فرض میشی!
ولی وقتی کامنتاتون یادم میاد ...:) مگه میشه ادامه نداد؟:)
اگه ۱۰۰نفرم فکر کنن من الکی خوشِ بی دغدغم ولی یه نفر بخنده یه نفر حس مثبتی بهش القا بشه وبرای دقایقی از اون آشوب درونش کم بشه وآروم بشه رسالت من انجام شده:)
تاحالا به رسالتتون فکر کردید؟ذهن من همیشه درگیر رسالتم ،هدف از بودنم وخلقتم بوده وهست...
ازاینا که بگذرم شاعر میگه من آمده ام وای وای من آمده ام😅
بریم سراغ سرگرمی ببینم باهوش هفته کی میشه😉
با توجه به تصاویر زیر کلمه مرتبط باهاشو حدس بزنید;)
شماره۱
شماره ۲
شماره۳
شماره۴
شماره۵
شماره۶
پ.ن۱: آقو دیدم تستاشا راحته گفتم زیاد بذارم که هی اشتباه بگید من بخندم به اشتباهاتون:)))
ماشاالله همتونم که نخبه ومهندسو دکترید،چهاردونه تست که بچه بازی مگه نه؟:))
(وی اینگونه غیرتی مینومود:D )
پ.ن۲:وقتی یهو با همکلاسی پسر دوران کارشناسی که همون موقع هم باهاش احوال پرسی نداشتید بعد ۲سال وسط پاساژ گردی رو برو میشید ومی ایسته باهاتون حرف بزنه چه واکنشی باید نشون داد؟:/
چند وقتی بود خیلی درگیر بودم وهستم:/یه عالمه کار سرم ریخته بود جشن دوستمم بود وخرید هیچی نکرده بودم:(
باکمبود خواب وقیافه خسته وفکر اینکه یه ساعته برگردم وناهارو درست کنم ازخونه رفتم بیرون تو فکر این بودم یه ساعته چیزی که میخوام پیدا میکنم یانه واگه پیدا نکنم چکار کنم وقتم ندارمو ...وای ناهار درست نکردمو...بودم
که اومدم وارد پاساژ بشم با یکی از شیطون ترین ومسخره ترین همکلاسیا زمان دانشجوییم چشم تو چشم شدم😐بد موقعیتی بود یعنی نمیشد در رفتا من اومدم وارد پاساژ بشم ازهمون پاساژ روبرو من دقیقا اومد بیرون😑
بعد خیلی گرمو صمیمی گفت عهههه سلاممممم😁چه عجیبببب ازاین وراااا😁
من😐:سلام😐
من دوران دانشجویی کلاً با پسرا حرف نمیزدم ازاین اکیپای مختلطم اصلا خوشم نمیومد
درمواجه باآقایونم خیلی جدیم
دقیقا همین ایشون جلوروم به دوستام گفت محیا خییییلی بداخلاقه! چون باهاش حرف نمیزدم😅میخواست وادارم کنه به حرفاش واکنش نشون بدم منم هیچی نگفتم،
دوستم دردفاع من گفت کیییی؟محیاااا؟به این خوش اخلاقی!
منم یجوری که اون نفهمه گفتم ولش کن نظرش مهم نیست دوست دارم اصلا فک کنه بداخلاقم😛 میخواد به حرفم بیاره یاتجدید کنم تواخلاقم زهی خیال باطل😛
حالا همین آدم چرا خارج از محیط دانشگاه منو دید انقد گرم شروع به احوال پرسی کرد جای تعجب داشت😑
بخشی از مکالماتمونو داشته باشید:))
اون:ازدواج کردی؟
من(بالبخند ژکوند ساختگی درحالی که تو دلم این بود که چه گیری افتادما) رو زبونم: نه
تودلم(به تو چه آخه؟😐)
ته دلم یکم بی ادبه میدونم:)))
اون:من سربازیمو رفتم تموم شدا😁
من رو زبونم باهمون لبخند ژکوند مسخره:
عه به سلامتی
تودلم(به من چه آخه سربازی تو😕)
اون باقیافه مظلوم: شمارتو ندارم😟شمارتو بده😟
من 😐:هیچی واقعا تو لحظه برا پیچوندنش به ذهنم نمیرسید انقدر ذهنم درگیر بود اینم بگم کلاً نه گفتن هنریه که من بلدش نیستم😞قبلاً راحت تر نه میگفتم...
شمارمو هیچکدوم از پسرا همکلاسی نداشتن
تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که شماره خاموش بدم😛
که انگار ذهنمو خوند
گفتم باشه ۰۹
گفت:یه شماره ای که واتساپ داره بدیا بتونم حالتو بپرسم
من:😑😑😑باشه😤😤😤
اون:اسمت محیا بود دیگه؟😁
من😐:آره😐
اون با شیطنت همیشگیش: مزاحم ۲سیو میکنم😁
من دیگه اینجا به پرویتش خندم گرفت ولی به روخودم نیوردم😐😅
یعنی خدایی چندوقت پیش توگروه بادوستام داشتیم از دوران دانشجویی حرف میزدیمو به خاطره ها خنده دارمیخندیدم دوستام ازاین که میگفتن من نه اسم نه فامیل ازش یادم نبود😐دوستام اینو یادم اوردن فامیلشو بهم گفتن!اصلا یادم نمیومد!بعدایشون اسم کوچیکمم یادش بود ماشاالله حافظه😤😐
خلاصه بعد که شمارمو گرفت گفت خیلی خوشحال شدمو ازاین چیزا...
ورفت
ومن موندمو عذاب وجدان اینکه چرا شمارمو دادم😢
وآخه چرا من باید تورو میدیدم😤اصلا تو چرا بامن ایستادی حرف بزنی😕من همون بداخلاقیم که میگفتی😤
اگه شماهم فکر میکنید من غیر اجتماعیم ویاهرچی بگم که من اینجوری راحت ترم ولی اصلاً غیراجتماعی نیستم ولی لزومی برا ارتباط باآقایونو همکلاسیا نمیدیدمو نمیبینم 😁😐
پسر گریزیم ندارم😁خلاصه الان تو فکراینم پیام داد چطوری متوجهش کنم ازاین ارتباطا خوشم نمیادکه ناراحت نشه😐
پ.ن۳: عروسی دوستم خیلی خوش گذشت
عروس بسی دلبر بوددلبرتر شده بود دلم نمیومد چشم ازش بردارم😭😍
انشاالله روزی همه دخترا وپسرا مجرد بیان😍
دارم خودمو برا عروسی بعدی که ۲۹م اماده میکنم:))
پ.ن۴: ۶کیلو وزن کم کردم تو عروسیم راه به راه دوستان به من میگفتم خیییییلی لاغر شدی
داشتن عروسیو کوفتم میکردن😞 ومن مقاومت میکردم خوش بگذرونم😁
انگار خودم نمیدونم،۶کیلو وزن کم کردم خب😞
پ.ن۵:خیلی حرف زدم میدونم😁شما جواب سرگرمی بدیدبه قیمه های ریخته شده درماست من توجه نکنید😅 حرف نمیزنم ،نمیزنم میزنم اندازه ۵تا پست حرف میزنم😐
پ.ن۶: هنوز منتظرید حرف بزنم؟:)))
دیگه تخمه خوردنو جمع کنید جواب تست هوشو بدید:)