نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت
که زخم های دل خون من علاج نداشت
تو سبز ماندی و من برگ برگ خشکیدم
که آنچه داشت شقایق به سینه کاج نداشت
منم خلیفه ی تنهای رانده فردوس
خلیفه ای که از آغاز تاج و تخت نداشت
تفاوت من و اصحاب کهف در این بود
که سکه های من از ابتدا رواج نداشت
نخواست شیخ بیابد مرا که یافتنم
چراغ نه که به گشتن هم احتیاج نداشت
فاضل نظری
پ.ن۱:
کم کم یاد میگیری
برای هیچ چیز اصرار نکنی
شدنی ، میشه
موندنی ، میمونه
اومدنی ، میاد
رفتنی هم میره ...
پ.ن۲:
یادت باشد رفیق
رفتنی ها با اصرار ماندنی نمی شوند
هر که رفتنی ست
اگر بماند
تنها قربانی ترت می کند
همین ...!
پ.ن۳:
قانون در نیاریم برای " موندن " !
زیاد توجه کنی میره
کم توجه کنی میره
زیاد محبت کنی میره
کم محبت کنی میره
باید بگم اینا همش بهونه ی آدمای رفتنیه،
کسی که بخواد بمونه، میمونه
:)
پ.ن۴:
حرف حق رو اونی زد که گفت رفتنی راهش رو پیدا میکنه موندنی بهونش رو
:/
- محیا ..
هرجا که هستی مراقب خودت باش