تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!
تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!
کدام نشاه دویده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!
چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو:
به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
که صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!
تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است
پ.ن۱:درون سینه ام دردی ست خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه می خواهم بگویم...
پ.ن۲: دلم میخواد کلی حرف بزنم هرروز پست بذارم ولی حرفم نمیادونمیتونم بنویسم کسی میدونه این بیماری که من دچارشم درمانش چیه؟:))
پ.ن۴: دوستام ۶ساله دوستمن تواین ۶سال ازدواج نکردن حالا باهم به فاصله دوهفته جشن عروسیشونه:))
یه چشمم به تصاویر کربلاست که از تلویزیون پخش میشه ویه اهی میکشم یه چشم دیگم تو گوشی دنبال لباس مجلسیه:/
بساطیه این دوتا برام درست کردنا:)
ولی انقد ذوق دارم تو لباس عروس ببینمشون:) ازخوشحالی گریم نگیره خیلیه:))
پ.ن۵: ذهنم درگیرکنکور ارشدم هست که هنوز نتونستم تصمیم درستی بگیرم...مجموع اینا باعث کم حرفیم شده
کی گفت چقدم تو کم حرفی؟😕
وایساسر کوچه الان میام:))
پ.ن۶:میخواستم این پست پی نوشت،ننویسم دیدم صفا نداره:))
گفتم ذهنتون از تمرکز روغمِ شعر که اصل موضوعه پرت بشه:D خیلی شعر قچنگی بود مگه نه؟:)) کی گفت نه؟😕
توهم وایسا سرکوچه تا بیام:))
پی نوشت۳ هم پاک کردم اشتباه شماره نزدم :D
پایان /به وقت ۵صبح:)
بعداًنوشت(ظهر ساعت ۱۵:۳۰):D :
از کامنت لبخند ماه عزیزم متوجه شدم این شعرو همایون شجریان خوندن منم آهنگو به پست اضافه کردم:)