نزدیکترین راه به الله حسین است...

مرد فقیری بود

دست و بالش تنگ بود

دارو ندارش یه قالیچه بود که اونم یه گوشه اش سوخته بود...

این قالیچه رو گذاشت رو شونه اش و راهی بازار شد که بفروشه و بزنه به زخم زندگیش!

ولی هرجا میرفت بهش میگفتن این قالیچه اگه سالم بود ازت ۵۰۰میخریدیم...!

ولی حالا که یطرفش سوخته اس ۱۰۰تومن!

خلاصه...

هرجا رفت کسی ازش نخرید!

یا با قیمت کم خواست...

اخرین جایی که رفت،

صاب مغازهه برگشت بهش گفت:

این قالیچه باارزشیه چیکارش کردی که سوخته!!!

گفت: ما تو خونمون مراسم عزاداری سیدالشهدا داشتیم.

کتری چایی روی منقل بود و منقل پر از زغال روی این قالیچه!

یک شب زغال ریخت و یه گوشه از قالیچه سوخت...

صاب مغازه بهش گفت:

اگه این قالیچه سالم بود ۵۰۰ قیمت داشت،

ولی حالا که سوخته من ازت ۱میلیون میخرم!

 

چون تو روضه سیدالشهدا سوخته!

 

✔میدونید دلای سوخته رو گرون تر میخرن؟

میدونید امام حسین حال ما جامونده هارو چقد خوب خریداره؟

داستان ما جامونده ها شبیه قالیچه نیم سوزه!

درسته سوخته ولی ارزشش بالاتر رفته!

نکنه یه وقت اخم کنید به مولامون..

 

کمال یکی تو رفتنه،

کمال یکی تو موندن،

 

یکنفر باید بره که دلشو اونجا بسازه و تعمیر کنه و....

یکنفر باید اینجا بمونه و با موندنش ناخالصی دلشو برطرف کنه و صاف شه...

یکی باید سختی مسیر جسمشو بی جون کنه...

یکی باید اینجا بمونه و از دور عاشقی رو تمرین کنه...

هدف رسیدن به یه مقام معنویه!

هرکی از یه مسیر و طریق!

ولی هدف فقط یک چیزه و اون

محبت امام حسینه...!

اربعین قراره محبت سیدالشهدا رو تو دلای مرده زنده کنه!

برا ماهایی که سال هاست تو کما به سر میبریم و حواسمون نیست...

ان شاءالله نگاه خاصِ سیدالشهدا(ع) رزق دلای ما جامونده ها بشه...

 

پ.ن۱:

سالهاست محرما بی قرارم ....نزدیک اربعین بی قرارم....دلم میخواد برم کربلا بااینکه میدونم نمیشه ونمیتونم! ولی بازم هرسال منتظرم جور بشه یجوری که خودمم نمیدونم چجوری برم وهرسال دلم میگیره که نمیشه...

امسال دیگه باشنیدن وخوندن اینکه هرکی میگفت داره میره کربلا بغض میکردم

دروغ چرا ! امسال دیگه شاکی بودم یکمم غر زدم به امام حسین:(((

چندروز پیش خواهرم گفت محیا دوستم رفته کربلا من نبخشیدمش بابت اذیتاش دلمو شکست ! ازمنم حلالیت نگرفت! هرچی آدم بده قسمتش شد بره کربلاو امام حسین طلبیدشون

( آخه چند روز قبل ترش بهش گفته بودم یکی که منو خیلی اذیت کرد رفت کربلا)

 

گفتم قرار نیست که همه آدم خوبا طلبیده بشن اوناییم که اشتباه دارن طلبیده میشن ...شاید طلبیده میشن که راه درستو پیدا کنن وعهدببندن که درست زندگی کنن...شاید کاملتر وبهتر برگردن...

امروز گوشیشو داد دستم گفت محیا این متنو بخون قشنگه ،یاد حرفات افتادم:)

(متن بالایی)

 

پ.ن۲:یکم حرف زدن ازحسو حالم وکلاً اعتقاداتم سخته حس میکنم ریاکاریه:))

ولی حیفم اومد این متنو برا دل جامونده ها مثل خودم نذارم:)

 

پ.ن۳:پنداشته اند که ما ز خاموشانیم

همرنگ جماعت فراموشانیم

ما آرزوی کرب و بلا را داریم

با یاد حسینمان کفن پوشانیم

 

پ.ن۴:تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین

این چشم تهی نگشت از آب حسین

عمری است نیازمند این درگاهم

یک لحظه گدای خویش دریاب ! حسین

 

پ.ن۵:منزلگه عشاق دل آگاه حسین است

بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است

از مردم گمراه جهان راه مجویید

نزدیکترین راه به الله حسین است

 

پ.ن۶: برادر بزرگوار آقای سید جواد فک کنم کربلان

ولی مینویسم شاید بعداً خوندن شرمنده وببخشید آخر نامه به گذشته رو ننوشتم...نوشتم نتونستم پستش کنم...

بابت یادآوری گذشته هم چند روزی حال روحیم منفجر شد:))

 

پ.ن۷: ساعت سه صبح خیلی یهویی دلم خواست باقلم نی بنویسم،نه قلم نی درست درمونی داشتم نه مرکب نه کاغذ گلاسه:))

یه قلم نی قدیمی داشتم برش داشتم به خواهرم گفتم مرکب داری؟

گفت نه ...قیافمو مظلوم کردم گفتم دلم میخواد باقلم نی بنویسم:( جوهر میخوام:(

گفت: خشک شده فلان جاست

رفتم برداشتم دیدم واقعا خشک شده:)

آیامن کوتاه اومدم؟:))خییییر:)

چایی ریختم تو جوهر:))))

نتیجش شد این یاحسینی که  عکسشو گذاشتم

بعد چندین سال باقلم نی نوشتم:))

میدونم یکمم اشکال داره  ...ولی باحداقلا نوشتم:)) برگه معمولی جوهرو میخوره قلم نی راحت حرکت نمیکنه ونوک قلم نی خیلی مهمه جوهرم که....:))خواهرم گفت محیا قلمت خوب نیست خوب نمیشه... گفتم باهمین مینویسم ونوشتم:))

تازه افکت دادم خطا دفتر معلوم نباشه ولی کامل محو نشدن:/

دوسش دارم با غلطش بعد چندین سال نوشتم:)

نووجون که بودم  ذاتی خطم خوب بود تکلیفمو بردم معلم هنر میدید اولین بار باورنکرد خودم نوشتم تا سرکلاس جلو خودش نوشتم

​​​​بعدازم خواست به همکلاسیام یاد بدم جز کلاسای هنر که ازاین میزبه اون میز نقاشی طراحی وخطاطی یاد بچه ها میدادم روزای معمولم میومدن زنگ تفریحا یادشون بدم...

ولی ازبعد۱۳سالگی دیگه هیچوقت ننوشتم

این مدت که چالشِ نامه به گذشته تو بیان باب شده بود،به گذشتم فکر کردم دلم هوای نووجونی کردونتیجش شدقلم نی دست گرفتن:)

 عاشق این طرح شدم که(ح) از(سین) جداست بالای(یا) مفهمومش معلومه دیگه؟:)

اینم پشت صحنه عکس:))

پایان

 

  • محیا ..

متنت درد دل منه...


عزیزم:(
قربون دلت:(

ای جان انشالله روزیت هر سالت بشه زیارت آقا 

منم همچنان در حسرتم 😔❤


مررررررسی انشاالله همینطور برای تو عزیزم انشاالله قسمتت بشه هرسال بری❤❤❤
میفهمم حستو:(

خیلی متنِ حال خوب کنی بود، کلا حالمو صبح جمعه‌ای عوض کرد


خداروشکر وخوشحالم حالتونو خوب کرد:)

عزیزم :(

 


:(

اخییی چه متن قشنگی بود

همش درسته، مهم درست شدنه نه رفتن

ان شالله که قسمت همه ی نرفته ها و رفته ها بشه

من که نیومده دلم تنگه

 

شعرای پی نوشتا هم خیلی قشنگ بود

وااایییی قلم نی😍😍

یاد راهنمایی افتادم منم از اون موقع دیگه ننوشتم:(

خیلی خوشگل نوشتی


ریا کاری چرا؟؟ مگه ما اینجا نیستیم از دلمون بنویسیم؟ پس دیگه ریا چه معنی ای داره؟کسی هم دیگری رو نمیشناسه.پس هر چی که دلت میخواد بنویس

 

نظرمو یبار نوشتم موقع ارسال یهو نمیدونم چی شد همش پرید دوباره نوشتم:)


سلامممم روزت جمعت بخیر😍😍😍😍😘😘😘

انشاالله:(

چشات خوشگل دیده❤
حس خوبی بود تصمیم گرفتم دراولین فرصت قلم نی وکاغذ گلاسه ومرکب بگیرم بازم بنویسم حس خوبو لذت بخشیه

نومودونم من فکرامم باید گذاشت تو موزه بسکه عتیقن:)))
بسکه تااین سن نه فقط درمورد اعتقادات درمورد هرچیزی حسامو حرفامو ریختم توخودم الان ابرازشون تو محیطی که حتی اسمم مستعاره وکسی نمیشناستم سخت شده:/
درمورد اعتقادات وحسای این مدلی هم که همون حس ریاکاری دارم اگه بگم:)))


آخ آخ😖سر خودم اومده انقد حرص خوردم😤
مررررسی دوباره نوشتی 😍😘😘😘😘😘

موزه😂😂😂😂

دور از جونت این چه حرفیه

 

ولی ابراز کن اصلا این فکرارو هم نکن

 

خواهش میکنم:)


چَشم😘

چه متن زیبایی بود 😘❤

 

 


عزیزم مرسی😘❤خوشحالم دوست داشتی:)

-"بُعد منزل نبُوَد در سفرِ روحانی" محیا  خانوم. غصه نداره که مگه امام حسین ع شما رو نمی بینه؟... میفهمم دلتون اون حال و های اون فضا رو میخواد اما یکوقت میبینی امام حسین زیارت و لباس سیاه یه نفر تو کوچه ی خودشون رو بیشتر قبول میکنه تا یک نفر نزدیکتر به ضریحش.... مهم دلتونه.

اینا رو برای دلخوشی نمیگم مثل روغن ریخته و نذر امام زاده! واقعاً بهش اعتقاد دارم. یادمه یبار توی نمازخونه ی کتابخونه، یکی رو دیدم یه عکس از ضریح امام رضا ع رو دیوار نمازخونه بود، دستش رو گذاشت روی عکس شروع کرد به زیارت کردن! قشنگ انگار همونجاست! هیچ اهمیت هم نداد بقیه نگاش میکنن... زیارتشو کرد، اشکشو ریخت، رفت!....

 

- به! چه خط خوبی! آفرین به نوه ی هنرمند! :) ما شاءالله! من اصلاً نفهمیدم نوشته خودتونه فکر کردم همینجوری یه طرحه... احسنت!

پیشنهاد میکنم همین امروز فردا برید یه قلم و جوهر دست و پا کنید...

 


میفهمم حرفاتونو....ولی چه کنم که دله دیگه
زیارتوطلبیده شدن واون حالو هوا رو میخواد:(

آخیییی چقدر دلش وصل بوده که باعکس زیارت کردهواشک ریخته
خوش به سعادتش بخاطراین وصل...
ممنون از دلگرمیتون:)

ممنون لطف دارید خوب دیدید:)🌹
نوه تون قبلا‍ً هنرمند بود الان که دیگه ...
اتفاقا بفکر افتادم برم قلم ودفتر خوشنویسی وجوهر بخرم جدی تر بنویسم :) هوایی شدم:))

چه خط خوبی :)


ممنوووون لطف داری:)🌹

👏🏻👏🏻


سلامممممم چه عجببببب آقا سعید راه گم کردید ازاون غارتون دراومدید:) 
ممنوووون من خوبم شما خوبید؟
خبر هیچی سلامتی!شما چه خبر؟:))
الکی مثلاً این مستطیلا حرفه من دارم جواب میدم😐
من که نفهمیدم اینا تعریفه یاانتقاد یاخشم یا؟😐
ولی  کامنتتون درهمین حد ۴تا مستطیل خوشحال کنندن بودکه از خلسه تنهاییتون دراومدید:))

عجب داستانی بود ....

حکایت دل من که امسال آرزو  داشتم برم و قسمتم‌ نشد ....

کسی چی میداند  حکمت خدا برای ما چی ؟!

شاید باید دل خرابم با عزاداری برای امام حسین  درست کنم !

+۱: امسال همه رفتند همه دوستان و فامیل و‌....فقط من نرفتم 😭😭😭😭😭

 


عزیییییزم😢😢😢
میفهمم حستو😢
شایدم باید از دور عاشقی کنیم تا معنی صبر رو بیشتر یاد بگیریم:)
ولی انشاالله قسمتت بشه بری❤

سلام

ممنون، متن زیبایی بود آدمای نرفته به اینجور مطالب امیددهنده برای دل پرحسرتشون احتیاج دارن.

ان‌شاءالله طلبیده شدن قسمت و روزی همه ما نرفته ها بشه و خود آقا هوای دل نرفته‌ها رو داشته باشه که مطمئناً داره.

دست خط زیبایی هم داری


سلام همرازِ عزیزم
خواهش میکنم ممنون از همراهیتون❤
انشاالله 🙏

ممنون لطف دارید زیبا دیدید❤❤

فقط تونستم دوبار خوابشوببینم

خیلی زنده  وشفاف بودانگارواقعااونجابودم

ارزوم اینه قبل ازمرگم

فقط برای چند دقیقه

فرصتی پیش بیاد بشینم یه گوشه ای از بین الحرمین

 

زل بزنم به حرم 

فقط زل بزنم

زل بزنم

 زل بزنم

همین

عباس پهلوونشوواسطه کنم

 

که منه بد و هم بین این همه بنده خوبش ببینه ....

 

 

 

این تنها ارزومه قبل ازمرگم

 


عزییییزم
خوش به سعادتت که خوابشو دیدی ...
عزیزم:( میفهمم حس وحسرتتو😢
انشاالله قسمتت بشه پریناز جانم❤

سلااام محیای هنرمنددددممممم😍😍😍😍خیییلی فوق العادس باررریکلاااا من خطم اصن خوب نیس چه برسه خطاطی 

امام حسین علیه السلام ازت قبول کنن ان شاءالله😍😢

منم خیییلی دلم میخواد برم کربلا 

خییییلی 

از بچگی دوس داشتم 

تا حالا قسمتم نشده😢😭 ان شاءالله امام حسین علیه السلام جفتمونو بطلبن😢💔

و مهمترررر اینکه ان شاءالله جزو یارانشون باشیم و اون دنیا شفاعت هممونو بکنن😢😔❤💔


سلاممممم به روی ماهت انرژی مثبتم😍😍😍😘
شرمندم میکنی اونقدرام خوب نیست:)
ممنون از لطفت عزیزدلم😍😘
انشالله:)

منم تاحالاقسمتم نشده😢😢😢
انشاالله ...انشاالله..😢

دوست داری به آپ منم سر بزن گربه هامو گذاشتم:)


دیدمشون خیلی بامزه بودن:)

خیلی از این دست خط خوشمان آمد

أحسنت

 

سلسلۀ خطاطان میرسه به امام علی و یک خطاط بدونِ وضو و ذکر و نمازِ شب پشتِ قلم نمی‌نشست


ممنون از لطفتتون:)
تاثیرات نامه به گذشته وچالشتونه روحمو کشوند به سمت دوباره قلم نی دست گرفتن:)

چه جالب:)ممنون بابت نکاتی که گفتید:)
حس خوبیه خطاطی:) تودل شب وخلوتم باشه کیفش بیشتره
مثل دیشب من:)

به جامع ترین و مانع ترین شل ممکن جواب را گرفتم :))


بسکه من خفنم با ۴تا مستطیل خالی جواب میدم:)))

خخخخخخخخخخ

بله شما خیلی خفنی :))


:)))
به خفنی من میخندید؟:))یعنی نیستم؟:)))
یه نگا کن به من وجداناً😎عینکوببین ته خفنیه😳😅

شما کی میخواید بالاخره بنویسید این خلسه رو رها بنمایید؟:))
من منتظرما😐

نه خنده نبود تبسم به نشانه تایید بودن.

 

چی بنویسیم مثلا که هم خدارو خوش بیاد و هم خلق خدارو؟

آها مرسی مرسی بابت تایید:)
انشاالله دومادیت جبران میکنم:)))


هرچی دلتون میخواد بنویسید چه میگوید دل تنگت همونو بنویس
یه چیزی بنویسید که حال خودتون  باهاش خوبه یاذهنتون درگیرشه
نوشتنت خوبه همینجوری وبلاگو گذاشتید توسکوت که چی؟:(
بار اول که اومدم وبلاگت کلی با متنا طنزت خندیدم
خلق خدا دلش شاد بشه خدا هم راضیه دیگه:)
راستی چه خبر از پیج اینستا؟:)
نکنه اونجا سرتون گرمه وفعالیت دارید که وبلاگ نمینویسید!

عروسی کجا بود :/

پس که اینطور:)
نه اینستا هم گه گداری پستی میذارم...کلا فعالیت دونم خشک شده :)))))))


حالا انشاالله هرموقع :))
بالاخره که دوماد میشید:))
خواستم جبرانو به دورترین روز موکول کنم😝😂
شوخی کردم انشاالله خیلی زود اتفاق بیوفته
دیگه نمیخواید برا نیمه گمشده بنویسید؟:)))

این فعالیت دونتون که خشک‌شده یه علتی داره که علتشو نمیگید:(
بیخودی که آدم ازاون همه شیطنت انقد اروم نمیشه:(

نمیدونم والا شاید دوباره پرمرد درونم تسلط کامل پیدا کرده :)))))


شاید :(
عصا بدم خدمتتون؟:)))
یکم دعواش کن پیرمرد درونو شاید درست شد:(
خیلی لوسش کردید پیرمرد درونتونو:/

سلام محیای ماهم  ممنونم امیدوارم قسمت شه دوتایی بریم


سلام به روی ماهت پریناز جانم❤
انشاالله🙏

خخخخخخخ

 

بریم دعوا پس :))


خودم پیر مرد درونتو میزنمش:))
باچی  بزنم؟مقاومتش بالاست نه؟
با حرف درس نمیشه اگه شده بود این همه من اومدم وبلاگ گفتم درست میشد😤😤😤

اره فک کنم :)


وای شما چراانقد آروم شدید:( راهکار چیه؟
جداً نگران شدم:(
کم حرف آروم😐
چیکار کنیم ازاین حالت دربیاید به ورژن قبل برگردید؟:(

سلام 

ینی وااااقعااا نمونه و مصداق بارز از هر انگشت آدم یه هنر بریزه شمایی محیاجون...😍😍😍

دمت گرم خیلی خوبه خطت...🤩

دست خط من ک لامصب تاریخ انقضا داره ...از یه مدت به بعد خودمم نمیتونم بخونمش ...!چه برسه بقیه...البته بقیه از همون اولم نمیتونن بخوننش...!با جزوه دانشگاهم میتونم برم دارو بگیرم از دارو خونه...!😂😂😂


سلااااام به روی ماهت عزیزدلم😍😘😘😘
لطف داری عزیزم شرمندم میکنی😍😘😳
خوب دیدی عزیزم اونقدارم تعریفی نیست،ممنون از لطفت❤❤❤😘

تاریخ انقضا داره😅
ایوووول خوبه که😅دست خطتت باکلاسه دکتریه😂😅❤❤❤


خیلی داغون شدم یعنی؟!


آروم شدید یعنی، داغون هستید یانه که خدا از دلتون خبر داره:(

آره ته کلاسم من!😁


آره پس چی باکلاس خفن خودمی خانم وکیل اینده😍😘

اهان

زندگی سخت شده😁


اون که آره براهمه سخته:(
ولی باید مقاومت کرد نذاریم زندگی به سمت حال بد ببرتمون شده با تلقین شادی:)

:))


:((

کامنت شما رو در ریاضیات جدید خواندم ، جالب بود. 

 


سلام خوش اومدید:)
کامنتم تووبلاگ سید جالب بود؟:)ممنون لطف دارید:)

😮😮😮چه خط زیبایی واقعا عالی هست افررررین هنرمند . متنتونم قشنگ بود . این فونت نوشتتون منو یاد این شعر انداخت .

 

معنی یاسین تو میدانی که چیست ؟ 

یا حسین باشد که بی سر گشته است...

سلام کربلایی:)

ممنون خیلی لطف دارید،شرمنده شدم😳 

:(((
شعر قشنگیه وغمگین:(((

بله ، در وبلاگ سید جواد. 


:)ممنون از توجهتون

با جسارت البته : 

یک بلاگر و نویسنده موفق باید نظرات رو هم بخوانه تا از چَم و خم اجتماع مطلع بشه.


جسارت چرا؟:)
کاملاً درست میگید منم کامنتا رو میخونم توهمون کامنتیم که بهش اشاره کردید ازاولِ نوشتم معلومه من کامنتارو میخونم :)
نوشته ی نویسنده پست یه دیدونظره وکامنتا چندین وچند دیدوزاویه :) باهاتون موافقم که باید خوند:)



کاملا درست فرمایش کردید. 

اتفاقا منم فهمیدم و دانستم که شما کامنتها میخوانید. 

سر میزنم ، فعلا دارم پیش نویس میکنم. 

تشکر 

:)
ممنون از همراهیتون 
موفق باشید:)

متن رو خواندم خیلی خوبه. 

اینجا اصطلاحی هست که میگه :  لکه ببینند ،میزنند تو سر مال!  تا قیمت را بشکنند و یا به اصطلاحی بزخر کنند. 

پایان داستان ، قالیچه ارزش معنوی پیدا میکنه وگرنه کاسبی که اهل معنویات نیست هرگز نمیخره! 

بسیار عالی نوشته اید. 


ممنون که خوندید  لطف دارید:)
مهم اینه هوای دل سوختهوعاشق رو خود امام حسین  داره:)
مثل همون قالیچه که اهلش خریدار بود:)


انشالله بریم کربلا ... هم من ..هم تو ...هم اونایی که مثل ما بیتاب دیدن ظریح اقا امام حسینن 

 


سلام عادله جانمممم😍😘😘😘
انشاالله🙏🙏🙏

وای چه متن قشنگی بود. دلمون اروم گرفت. ان شاالله با هم قسمت شه بریم😋

دستخطت بیست بیسته خواهری..

منم قراره بنویسم نامه به گذشته رو ولی کی نمیدونم. 

ای کاش پستش کنی بخونیم

سلامممم 😍
انشاالله همیشه دلتون آروم باشه😘
انشاااالله😍
لطف دارید ممنون😘
بَه بَه پس منتظر خوندنش هستیم😍شما هرچی بنویسید عالی میشه😍
دیگه نامه من غمگین شد  ،خوب از آب درنیومد نشد پستش کنم:)
عکس پروفایلتون چقد قشنگه😍

سلام بر محیا بانو!

میبینم پشتت خوب به رشوه هایی که بهم دادی گرمه!...

همینجوری هی کم کار میکنی و کم سر میزنی و ما را در خماری پست جدید میگذاری!

 

 

:)


سلاااااااممممم عزیزدلم گشت ارشادجونم😂😍😍😍😘
چطوری؟روبراهی عزیزم؟😘
آرههه رشوه هایی که بهت دادم همانا کم کاری همانا😅
قربونت برم نبینم توخماری باشی😍😅❤

به به چشمم روشن...دیر به دیر هم که سر میزنی!

نه تنها پست که کامنتم کم میذاری!...هیچ جا هیچ اثری از شما نیست بانو!...

(بزار یکم حس و حال مدرسه بهت هدیه بدم:)الان من با این وضع شما چیکار کنم خانومِ محیا؟...مقنعه تونم بکشید جلو افتاده پسِ کله تون!...

 

:|

:)


میخواستم وبلاگو غیرفعال کنم دلم نیومد
گذاشتمش به حال خودش هرکی خواست کاری بود پیام بده:)
ولی آره رفتم تو سکوت هرکاری میکنم دربیام درنمیام😑😕
البته خیلیم نیست تو سکوتما همش یکی دوروزه کامنت نذاشتم براکسی فک کنم😅

من محجبه بودم 😂تاحالا ازاین جمله ها تو مدرسه بهم نگفتن 😅
ولی حالا بذار دیگه گفتی منم مثل دانش اموزا جواب بدم
خانوم اجازه؟
خانوم نخو سوزن نداشتیم خانوم😞
خانوم قول میدیم تنگ کنیم مقنعمونو خانوم 
دیگه تکرار نمیشه خانوم😟
خانوم میشه ما بریم خانوم؟😟
خانوم انظباطمونو یوقت کم ندید😞

تاحالا تو این موقعیت نبودم خوب بازی کردم؟😅😂

چشمات قشنگه😍

ادی جان که اومده اینجا. چرا پیش من نیومد😣😣😣

😍😍😍😘❤

ادی اومده منو از سکوت دربیاره احتمالاً:)❤

@ادی :) 

جون دلم.. این روزها اکثرا تو سکوتن

😘
فک کنم تاثیرات پاییزه:)))

عاشقها تو پاییز بیشتر میرن تو خودشون


ممکنه بی عشقا هم برن توخودشون که یکیو ندارن برن باهاش خش خش کنن رو برگا😂😅

🤣🤣


دوتا مستطیل خالیه برامن
ولی من قربونتون برم هر چی شما بگید😍😘😁

خنده گذاشتم.‌چرا دیده نمیشه برات


عه؟ نمیدونم!مستطیل اومده 😅
😘😘😘
همیشه لبتون به خنده باشه انشاالله❤

گفتم دیروز دیگه آخرین ارتباطات رو برقرار کنم و خدافظ تا یه ماه...(چقدم که هی یه ماه یه ماه سر میزنم!...منکه یه سره تو نت و سایتا ولم!)

خلاصه که اومدم فقط جوابای خداحافظیامو بگیرم اینجا ام یه سر زدم جوابامو بگیرم...یادم رفته بود خداحافظی کنم...دیگه دیدم کم کاری داری گفتم یه تذکر بدم....

به هر حال اگه حال دلت خوب نیست در درجه اول همیشه حال دلت مهمه!...اول به اون برس چون اون قراره همیشه کنارت باشه...نه وبلاگت!(ای بابا...من رفتم حال همه گرفتس...غصه نخورین ایشاالله سه ماه تعطیلی میام پوست همه تونو میکنم!...باز رفتم رو دور خود خفن بینی!)

بهت این اطمینان رو میدم که همیشه حس و حالت بر هر چیزی ارجحیت داره!...(سگ در سگ تضمینی!)

سکوت کن...اما به شرطی که  مطمئن باشی بعدش تواناییت در خوردن مخ دیگران دوبرابر شده!

خلاصه که امیدوارم حال دلت همیشه خوب باشه...

(راستی:باریکلا!...نقشتو خوب انجام دادی...)

D;

بانو لبخند:

حقیقتش نتونستم چیزی بگم بانو...هر پستی که بعد از قسمت آخر داستان گذاشته شد برام سنگین بود...نه خود جمله،مفهوم جمله!...حتا اگه یه مادرانه بود!...

راستی آخرین پستی که دیدم تو عکساش شما ام بودین...درسته؟...تصورم از شما بی شباهت به خانوم توی اون تصویر نبود...

ببخشید چیزی ننوشتم...مطمئن باشید ازتون خبر میگیرم...حتا اگه کامنت نذارم!...آدم معلمشو که یادش نمیره!(حالا درسته مخ جلبکی ام...ولی نه تا اون حد که از شما یادم بره!...بخدا!)

اِ...چیزه...من اصن از نمرات ریاضی با کسی سخن نگویم...خدا مرا لقد کند اگه چیزی بگم!...(همین جملات خود گویای تمام ماجرا اند!)

 

موفق باشید!

D:

)اوه اوه !... چقد طولانی شد!

 

 

اِ اِ اِ...یادم رف خدافظی کنم...

خدافظ!

:)


عزیییییزم😂😂😂😂
انشاالله موفق باشی😍😘😘😘
واقعاًم همینجوریه هستی باعث خوشحالیه نیستی غصه هم داره:(
انشاالله تو درسات موفق باشی بعد تعطیلیا بیای باز باهامون حرف بزنی کیف کنیم😍😘
اقای برکارد چند وقت پیش میخواستن یه چیزی بگن بعد نوشتن به قول اون دوستتون سگ درسگ😂😂😂
خندم گرفت به این کلمات تاثیر گذارت😂😂❤
امیدوارم تواناییم درخوردن مخ دیگرانو باز بدست بیارم😅😂😂
چون هنر دیگه ایم ندارم😅

خداروشکر از نقشم راضی بودی😅😍


جوابت به بانو لبخندماه هم بعضی جاهاشو متوجه نشدم 
ولی به تهش کلی خندیدم😅😂

مراقب خودت باش گل دختر😘
درپناه خدا😘❤

سلام بر محیای عزیز

دلم گرفت از پاسخ ادی😔 چه چیز در داستانم مگه گذشت؟

سلام بانو جانم😍😘

نبینم دلتون بگیره😞
من اصلا متوجه حرفش  نشده بودم
منظورش داستان پاییزان بوده!؟
شاید پایان غمگینش منظورشه:(
ولی درکل منظورشومتوجه نشدم از عکساو...

منظورش از عکس مربوط به پست ظهیرالدوله اتو وبم است که عکسی از خودم منتشر شده است.

برام مهمه بدونم چرا این حس رو نسبت به اتمام پاییزان داشته


آها من یا پستوندیدم یا الزایمر گرفتم😳
چقد گیج میزنم من😅

درمورد اتمام پاییزانم که نمیدونم تا خودش نیاد نمیشه فهمید
پایانش غمگین بود😞
ولی شما ذهنتون درگیر نکنید😘😍💕

عزیز دلی نگو اینو

منتظر ادی میمونیم😍

 


😘😘😘😍😍😍❤❤❤

:)

:)
خوش اومدید:)
سه شنبه ۷ آبان ۹۸ , ۰۱:۲۲ ناشناسِ پُر حرف!

چه متن قشنگی بود متن اولت...

منم خیلی دلم میخواد برم کربلا هرسال پیاده!

بهم میگن نمیتونی بخاطر آسمی که دارم ولی باید یکبارم که شده تجربه کنم و دلم میخواد هرسال با چند هم سفر خوب برم این راهو خیلی دوس دارم ... امروز یک مستند از پیاده روی اربعین دیدم کلی حسرت خوردم...

امیدوارم سال دیگه بتونم برم و مشکلااتمون حل شده باشه.

و توی راه ببینمت :)) 


عزیز دلم😍
انشاالله به حق امام حسین همه مشکلاتت حل بشه 😍😘
انشااااالله قسمت هردوتامون بشه و همو ببینبم😍

احسنت


سلام
خوش اومدید
ممنون ازحضورتون:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

عصرِ پاییزی

به گمانم پاییز...
عنصرِ ناهمگونِ فصل هاست...
تصویری ست از دختری که
به اندازه ی زیبایی اش غمگین است...
که لبخند هم بزند ...
غم، چشم هایش را رها نمیکند..
اعتراض نمیکند...
قهر کردن بلد نیست...
باکسی سر جنگ ندارد...
خیلی که دلتنگ شود بغض می کند....
پاییز دختری ست آراسته وموقر...
با موهای پریشان...
لبخندی ملیح...
دختری به ظاهر خوشبخت ،به ظاهر راضی،به ظاهر...
Designed By Erfan Powered by Bayan